فیلم های اجتماعی بیشترین سهم از بازار فیلم ایران را به خود اختصاص داده اند و سال هاست در غیاب ژانرهای دیگر فعالیت می کنند. این نوع سینما به دلیل سادگی پروژه تولید، فیلمسازان زیادی را به خود جذب کرده است. ژانر اجتماعی در کنار کمدی یکی از پرمخاطب ترین فیلم های ایرانی است که هر سال بر تعداد آن افزوده می شود. این فیلمها حالا به یکی از رایجترین آثار ایرانیها تبدیل شدهاند که هماکنون همان ایدهها را دارند و برای مخاطب بسیار آشنا هستند.
پس از پایان جنگ، آثار سینمایی به تدریج از اندیشه های ایدئولوژیک فاصله گرفت و به سمت فیلم هایی با مضامین دیگر رفت. جنگ تمام شده و آرزوی مردم اکنون به جمع آوری آوار تبدیل شده است. در اواخر دهه شصت موج جدیدی در سینما آغاز شد و فیلم ها به سمت موقعیت های اجتماعی پیش رفتند. در آن سال ها آثار زیادی تولید شد که به مشکلات زنان و چالش های اقتصادی و اجتماعی می پرداخت و سینماگران اعتراض خود را نسبت به وضعیت موجود ابراز می کردند. در سال های بعد تولید آثار اجتماعی ادامه یافت و بسیاری از این فیلم ها به آثار استاندارد تبدیل شدند. حال در این مقاله لیستی از بهترین فیلم و سریال های ایرانی را آماده کرده ایم.
فیلم رستگاری در بیست و هشت دقیقه
رستگاری در بیست و هشت دقیقه فیلمی اجتماعی است که داستان اندیشه های واپس گرایانه در جامعه ایران را روایت می کند. جوانی به نام فواد معتقد است که تنها راه رسیدن به جامعه آرمانی خشونت و پاکسازی است. جامعه ای که در این فیلم نمایش داده می شود، جامعه ای بی قانون است که در آن گروهی سنگسار و واپس گرایانه می دوند و فکر می کنند در حال اجرای قوانین خدا هستند. اما در واقع آنها فقط قوانینی را اجرا می کنند که به نفع خودشان باشد. فواد به دوستش طاها تفنگ می دهد تا زنی تنها را بکشد. زنی که با برادرش زندگی می کند و خرج پدر بیمارش را می دهد.
فواد هیچ مشکلی با این دختر ندارد، تنها دردی که دارد این است که با یک مرد پولدار رابطه دارد. ایده های جذابی که سال هاست گریبانگیر جامعه ایران شده است، حرف های اصلی این اثر است. کسانی که فکر می کنند می توانند فرمان خدا را بدون هیچ آزمایشی اجرا کنند و به میل خود بکشند و بکشند. بیست و هشت دقیقه زنده ماندن در نهایت به زنده ماندن طاها منجر می شود. حالا او تصمیم گرفت از آهو محافظت کند و با مرگ روبرو شود. این فیلم در جشنواره های زیادی حضور داشت و شهاب حسینی کاندیدای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.
سفارش کوزه
فیلم قرمز یک درام اجتماعی و خانوادگی است که در دهه 70 خلق شد، زمانی که تولید آثار اجتماعی در اوج بود. این فیلم داستان زنی را روایت می کند که به دلیل رفتار بد همسرش می خواهد از او جدا شود. زنان در سینمای ایران با توجه به شرایط اجتماعی کشور تصاویر متفاوتی ارائه می دهند. قبل از انقلاب و در دوران فیلمفارسی، زنان در سینما همیشه در نقش های ضعیف ظاهر می شدند. زنان این داستان موجودات ضعیفی هستند که باید کتک بخورند و یک نفر از بیرون به کمک آنها می آید. بعدها و بعد از انقلاب، به ویژه در دهه شصت و هفتاد، زنان نقش پررنگتر و فعالتری داشتند و دیگر کنترل نمیشدند. آنها در هر شرایطی کار می کنند و زندگی خانوادگی خود را حفظ می کنند.
در آن سالها، حتی اگر استقلال مالی داشتند، زنان در تئاتر باید زیر نظر شوهرشان میبودند و تسلیم او میشدند. در این زمان، فیلم قرمز یکی از اولین فیلم هایی بود که تصویری آوانگارد از زنان را حذف کرد و به نمایش گذاشت. هستی پول دارد، شغل دارد و همسرش او را دوست دارد، اما چیزی که الان او را نگران می کند رفتار ترسناک همسرش است. در این میان زن اصلی این فیلم قدرت را نمی پذیرد و با وجود زندگی موفق قصد طلاق دارد.
من یک شب فیلم هستم
زندان زنان در روزهای آزادی با تبلیغات گسترده ای روبرو شد. این فیلم یکی از آثار خوب اجتماعی ایران است که در دهه سیاسی و اجتماعی ایران ساخته شده است. زندان زنان داستان زندانی را روایت می کند که ده ها سال زندانیان زن را در خود جای داده بود. داستان این فیلم به چند قسمت تقسیم می شود و هر قسمت جزییات جامعه ایرانی را نشان می دهد. فیلم ابتدا به دهه شصت می رسد. وقتی رئیس زندان خانم یوسفی محیط آشفته زندان را آرام کرد. پس از این اتفاقات، فیلم وارد دهه هفتاد می شود. افراد زندان تغییر کرده اند و در این میان فقط میترا و همسر یوسف برای مخاطبان شناخته شده اند.
زندان زنان تصویری تلخ از مشکلات زنان در جامعه ایران ارائه می دهد، نه لزوماً افراد بد و زنانی که نمی توانند سیاه پوست شوند. فیلم در نهایت دوستی زندان و زندانیان را نشان می دهد و با تضاد جالبی مخاطب را به همراه می آورد. ایده این است که فیلم بیشتر بر درام انسانی تمرکز کند. همین رابطه زندان و میترا و رشد و تکامل شخصیت خانم یوسفی به یکی از پیچیده ترین جنبه های زندان زنان تبدیل می شود.
آهنگ من 15 ساله است
این فیلم در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر موفق شد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری را از آن خود کند. داستان این فیلم در مورد مرد جوانی به نام ترانه است که از ازدواج خود یک دختر دارد و پس از آن همسرش ایران را ترک می کند. حالا ترانه باید دنبال شناسنامه فرزندش بگردد. این فیلم از تلاش های قهرمان داستان برای اثبات حق خود در دادگاه می گوید. این موزیک ویدیو درد زنی را به تصویر می کشد که در یک جامعه مردسالار کار می کند و در جوانی تنها زندگی می کند.
«آهنگ دارم، من 15 ساله هستم» فیلمی است درباره بزرگ شدن، دردهای بزرگ شدن و ازدواج نامنظم. شغلی (که گاهی فریاد می زند) با جنبه ای بیمارگونه به زندگی نوجوانی نزدیک می شود که باید در غیاب پدر و مادر مسئولیت را بر عهده بگیرد و کمبود محبت خود را با عشق پوچ و پوچ جبران کند. با این حال فیلمسازان سعی می کنند پیشرفت و تصویر شخصیت های داستان را به نمایش بگذارند. تاران در این داستان نه تنها زن ضعیفی است، بلکه از حلیم به دور است و به دنبال حقوق شخصی است.
«لاندری لندری» یک فیلم اجتماعی است که در شصت و ششمین جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد. این فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و برنده سیمرغ بلورین بهترین صدا شد. «راندری» داستان این باند جنایتکار است. وقتی رهبر آن عاشق دختری به نام مریم می شود، روی صورت او اسید می ریزد. مریم که از یک فعال مدنی و خانواده قربانی به متهم تبدیل شده است، اکنون در جای قربانی است و منتظر انتقام است.
این فیلم وارد یک مستند می شود و با افراد مختلف درباره جنایت و باند لانتوری صحبت می کند. پاشا که رهبر این گروه جنایتکار است در یک پرورشگاه بزرگ شده و فیلم از این منظر به گذشته جنایتکارانه می پردازد. لندوری جنایتکاران را قربانیان جامعه ای می داند که برای آنها ارزشی قائل نشده است و این افراد ناگزیر با انجام کارهای خلاف قوانین مدنی و بشردوستانه خشم خود را نشان می دهند. این فیلم تصویری سیاه و سفید از شخصیت های خود با کنتراست جذابی ارائه می دهد. او شخصیت ها و جامعه درگیر چالش های ذهنی را درک نمی کند.